به خاطر کم کاری از نشریه اخراج شده بود. هنوز کاری پیدا نکرده بود و بی هدف سوار قطار میشد و ایستگاه به ایستگاه قطار عوض می کرد. خط یک، دو، سه و...  . در یکی از تقاطع ها وقتی خواست پیاده شود متوجه سوژه جدیدی شد. خیلی سریع خودش را از سد مسافرانی که قصد سوار شدن داشتند و مانع پیاده شدن مسافران داخل قطار می شدند نجات داد و روی صندلی نشست و شروع کرد:

"نمی دانم فکر نمی کنیم یا نمی خواهیم فکر کنیم که